جدول جو
جدول جو

معنی ابن ابی حجله - جستجوی لغت در جدول جو

ابن ابی حجله
(اِ نُ اَ حِ لَ)
احمد بن یحیی شهاب الدین ابوالعباس تلمسانی حنبلی 725- 776 ه. ق.). ادیب و شاعر صاحب کتاب سکردان السلطان و دیوان الصبابه که مجموعه ای از غزلها و اخبار عشاق مشهور است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُ اَ حَ صَ)
ابوالهندام مروان بن سلیمان بن یحیی بن ابی حفصۀ شاعر (105-182 یا 181 ه. ق.). اصلاً ایرانی و جد او ابوحفصه از مردم اصطخر فارس بوده. در زمان عثمان به کودکی او را به مدینه بردند و بعضی گویند طبیبی یهودی بوده از موالی سموأل بن عادیا و در زمان عثمان اسلام آورده و قول اول صحیح است چه سموأل اقلاً صد سال قبل از عثمان میزیسته ست. ابن ابی حفصه شاعری معروف به وده و او را از فصحای رتبۀ اول شمرند. و معن بن زائده یک قصیدۀ او را سیصدهزار درم صلت بخشیده است
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَ حَیْ یَ)
منجم. از مردم بغداد. شاگرد جعفر بن مکتفی و از پیوستگان اوست و جعفر بن مکتفی را در این علوم دست و تتبع بوده است. (از قفطی)
لغت نامه دهخدا
(حَبْ بَ)
ابن ابی حبه. تابعی است. از نظر تاریخی، تابعی کسی است که واسطه میان صحابی و نسل های بعد از اسلام است. این افراد نقش واسطه ای در نقل و انتقال معارف اسلامی دارند. تابعی بودن، یکی از درجات افتخار در علم رجال است و به فرد اعتبار خاصی می بخشد. احادیثی که از طریق تابعین نقل شده اند، بخش بزرگی از سنت اسلامی را تشکیل می دهند.
لغت نامه دهخدا